جدول جو
جدول جو

معنی مخالف خون - جستجوی لغت در جدول جو

مخالف خون
آن که ناموافق خواند ودر تعزیه ها در نقش یکی از مخالفین اهل
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مخالف گونه
تصویر مخالف گونه
ناساز گونه نیسانگونه
فرهنگ لغت هوشیار
ضدیت کردن خلاف ورزیدن: و منصور بن جمهور مخالف شد، . . بنگرید به مخالفت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
اسم منفی خوان، ناهم نوا، مخالف گو
فرهنگ واژه مترادف متضاد
منفی خوانی، ناهم نوایی، مخالف گویی
فرهنگ واژه مترادف متضاد